کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ، دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود
زنده گی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
"قیصر امین پور"
نظرات شما عزیزان: